بخشهایی از نامه صالح دلدم تهیه کننده و کارگردان خطاب به شمقدری را از گذر می گذرانید که این بخش ها هنگام انتشار توسط رسانه های کشور سانسور شده است.
به گزارش مشرق، صالح دلدم تهیه کننده و کارگردان سینما در بخشی از نامه سرگشاده خود که توسط رسانه های کشور سانسور شده است، نوشته است: در اردیبهشت ماه سال گذشته بنا بر پیشنهاد زهرا رهنورد، جلسهای در دفتر میرحسین موسوی با عدهای از سینماگران کشور برگزار گردید و قرار بر این شد تا با سازماندهی هنرمندان مشهور سینما در قبال پرداخت هدایا و مبالغی هنگفت، این افراد با استفاده از شهرت خود در سطح جامعه به بسیج نیروهای جوان به عنوان طرفداران موسوی اقدام نمایند که در این راستا منیژه حکمت معروف به عباس آقای سینما که فیلمهای بحثبرانگیزی چون زندان زنان و سه زن را در کارنامه دارد و ارتباطات قویای نیز در خارج از مرزهای کشور برقرار کرده و از طریق نمایش فیلمها در خارج از کشور و جذب سرمایه از آن سوی مرزها وضعیت مناسبی پیدا کرده است به عنوان مسئول ستاد هنرمندان میرحسین موسوی در قیطریه (که بعدها به ستاد فتنه معروف گردید) مشغول به کار شد و از طریق ارتباطاتی که از قبل با محسن مخملباف (دوست شوهر سابق منیژه حکمت «جمشید آهنگرانی») مدیریت هنری خارج از کشور و از طریق جذب دوستان و همکاران داخلی ازجمله رخشان بنیاعتماد، بهمن فرمانآرا، لیلی رشیدی، بهاره رهنما، محمدعلی نجفی، جعفر پناهی، محمد نوریزاد و تنی چند که هسته اصلی کانون فتنه هنرمندان را در ستادی به عنوان ستاد قیطریه تشکیل میدادند، مدیریت هنری داخل کشور میرحسین را بر روی غلطک انداخت.
رخشان بنیاعتماد که امسال نیز با مچبند سبز در جشن مستند خانه سینما شرکت داشت و هنگام دریافت جایزه از دوستان خودش به عنوان هیئت داوران! سخنرانی سراسر تهمت و افترایی به انجام رسانید، وظیفه ساخت فیلمی غیرقانونی با حضور سینماگران معروف را بر علیه دکتر احمدینژاد و در دفاع از جنبش به اصطلاح سبز بر عهده گرفت که این فیلم به صورت غیرقانونی و در گسترهای وسیع در تهران پخش گردید.
بنیاعتماد همزمان با حضور خودش در ستاد هنرمندان موسوی، باران کوثری دخترش را به ستاد مهدی کروبی فرستاد که نقش باران کوثری به عنوان بازوی اجرایی جمیله کدیور (معاونت بانوان ستاد کروبی) در تجمعات غیرقانونی در برابر سازمان صدا و سیما و اخلال در نظم عمومی جامعه از طریق سازماندهی تجمعات غیرقانونی با استفاده از شهرت خویش بر هیچکس پوشیده نیست.
هیئت مدیره خانه سینما در جریان قبل از انتخابات با عنوان سؤال خانه سینما از کاندیداها زمینهسازی لازم را جهت ورود این تشکل به مباحث سیاسی پدید آورد که در جواب این سؤال، عباس عبدی از مدیران ستاد مهدی کروبی که قبلاً به اتهام جاسوسی در زندان بوده است بیانیهای صادر کرد و مدیران ستاد موسوی به سرپرستی زهرا رهنورد جلسات مشترکی با هیئت مدیره خانه سینما برگزار نمودند که در این میان نمیتوان از نقش حیدریان معاونت سینمایی وزارت ارشاد در دوره خاتمی و بازوی اجرایی میرحسین موسوی در فرهنگستان هنر چشمپوشی کرد.
سخنرانیهای افرادی چون بهاره رهنما، لیلی رشیدی، پگاه آهنگرانی (دختر منیژه حکمت)، بهمن فرمانآرا، محمدعلی نجفی، لیلا حاتمی و... در تجمعات انتخاباتی میرحسین موسوی که با مدیریت فائزه هاشمی انجام میگرفت نیز در راستای برنامه ریزی قبلی خانه سینما و جلسات محفلی این تشکل صورت میگرفت.
پس از انتخابات و با شروع حوادث تأسفبار بعد از آن نیز عدهای از اعضای خانه سینما ساکت نشسته و با شرکت در تجمعات و با تحریک دیگران به فتنهانگیزیهای خود ادامه دادند که از آن جمله میتوان به حضور بهروز افخمی از مشاوران هنری مهدی کروبی که اکنون به کانادا گریخته است در تجمع روز شنبه 30 خرداد 88 در میدان توپخانه و پس از فصلالخطاب مقام معظم رهبری در نمازجمعه اشاره نمود و یا حضور پگاه آهنگرانی (دختر منیژه حکمت) در نمازجمعه اغتشاشگران به امامت حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در تاریخی 26 تیرماه 88 که منجر به برافروخته شدن دوباره آتش فتنه گردید اشاره نمود که در این میان آهنگرانی با پخش گل و مچبند سبز در میان جمعیت نقش بسزایی در تحریک اغتشاشگران ایفا مینمود.
همزمان در خارج از کشور نیز محسن مخملباف و جعفر پناهی به عنوان سخنگویان جنبش خیالی سبز در محافل و کنفرانسهای ضدانقلابیون شرکت داشتند.
اینها تنها گوشهای از تلاشهای خط فتنه سینما در یک سال گذشته بود که روی کار آمدن وزیری انقلابی و معاون سینمایی مکتبی که در راستای سیاستهای دولت عدالتپرور به دنبال ارتقای سینمای کشور و مبارزه با مافیا و رانتخواری در سینما هستند را تحمل نمیکند و باقی را نیز میگذارم به وقتش چون در این مقال نمیگنجد.
مگر نظام ما یک نظام استغفرالله کمونیستی و مارکسیستی است که عدهای لمپن روشنفکرنما و عوامل نزول سینمای کشور در سالهای گذشته که به انواع فسادها آلوده هستند زیر سقفی به عنوان خانه سینما و شبیه به تشکلهای کارگری نظامهای سوسیالیستی جمع شوند و فتنهانگیزی کنند؟