مگه نه این‌که همون حرف امام روح‌اللهه که داره از حنجره‌ی قشر محترم و زحمتکش تاکسی‌ران و لبوفروشن میاد بیرون که ما از حقوق مسلممون کوتاه نمیایم و باید حواسمون باشه که همون امام عزیزمون فرموده که «آن‌هایی که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند» و « با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد... روابط ما با آمریکا روابط یک مظلوم با ظالم است، روابط یک غارت شده با غارتگر است...»

 

و در واقع، همین‌ها هستند که بر خلافِ شما که با این همه بی‌ادبی و توهین اوباما و بقیه نوکرای رژیم نامشروع صهیونیستی، هنوز به این آمریکای خون‌خوار اعتماد دارید و هنوز به دنبال تفاهم و مذاکره با این دولتِ اتفاقا الان بسیار مطرود و ضعیف در سطح جهان هستید و جمهوری اسلامی در اوج عزت و اقتدار رو در معرض حرف‌های سخیف و هتاکانهِ این بی‌ادبان و انسان‌نماها قرار دادید، اتفاقا تو سطح فهم بالاتری هستند و با عمق جانشون گفته امام روح‌الله رو درک کردند و می‌دونن که نباید به این دولت خون‌خوار کوچک‌ترین اعتمادی داشت و نباید عزت و اقتدارِ فراوانِ جمهوری اسلامی رو به این سرسپردگان شیطان فروخت و خوب درک کردند فرمایش آیت‌الله جوادی آملی( که خدا حفظشون کنه) رو، که حتی پس از دست دادن با این ایادی کفر، انگشتانِ دستتون رو بشمارین!!!؛ به راستی که وطن‌فروشی و مردم‌فروشی و شرف‌فروشی، بد پیشه‌ایه و در مقابل، زحمت‌کشی و نانِ دسترنج خوردن و با سیلی صورت رو سرخ نگه‌داشتن، کار هر کسی نیست. 

 

و مگه نه این‌که امام عزیزتر از جانمون که خدا روحش رو با انبیا محشور کنه، فرمود«مردم(!)، ولی نعمتان ما هستند» و مگه همون عزیز سفرکردمون تو صحیفه‌ی نورش(ج 13، ص 70) نفرمود که«ملت باید الان همه‌شان ناظر امور باشند، اظهار نظر بکنند در مسائل سیاسی، در مسایل اجتماعی، در مسائلی که عمل می‌کند دولت». پس چرا و با چه رویی بعضیا که از قضا مشاور عالی ریئس ِ همین جمهورِ لبوفروش و تاکسی‌ران و رفتگرن، برمی‌گردن و چنین حرف‌هایی رو می‌زنن؟ اون‌هم علنی؟ واقعا اینه شخصیت و نحوه حرف زدن مسئول نظام جمهوری اسلامی؟ و این مدل حرف زدن در شأن همچین نظامی که با سیلِ خون شهدا رشد کرده و اکنون سرِپاست، هست؟

مگه نبودن، شهدایی که از قضا همه‌رقم کار رو از لبوفروشی و آب‌میوه با گاری فروشی و تاکسی‌رانی و مکانیکی تجربه کردن، ولی سرِآخر هم با خونشون، خونِ مقدس و سرخشون، درختِ اسلام رو تنومند کردن؟ و الان ما واقعا مدیونیم به تمام معنای کلمه به همون خون‌ها که با نهایت اخلاص پای این انقلاب ریخته شدن؟ اصلا مگه کار، عاره و یا مبناست؟ مگه ملاکِ اسلام، کاره؟ و اگه بعله، پس چرا پیامبرا و اماما بیش‌تر و بهتر از هر کسی به حرفه‌های چوپانی و کشاورزی، شهره‌ان؟ و امامانِ معصومِ ما، تو گرمای سوزانِ آفتابِ عربستان، ساعت‌ها بیل می‌زدند و زراعت می‌کردند؟ اصلا با این آیه صریح قرآن چه می‌کنی جناب سریع القلم؟ که فرمود« انَّ أکرَمَکم عِندَاللهِ أتقئکُم»؟

 

و اصلا مگه نه این‌که حتی تو فرهنگِ خودِ خودِ شما هم، همین قشری که الان بد خطابشون می‌کنی، می‌شن مردمِ شریف که با فهمِ بالا، آراشون رو تو صندوق انتخابات می‌ندازن و نتیجه‌ای رو بار میارن، که از قضا شما رو روی کرسی ریاست می‌نشونه؟ و خودِ شما، زیادی مدیونِ همین‌هایی؟