باسمه تعالی
امت متدین، بصیر و انقلابی
شایسته است به پاس تشکر از مرجع بزرگوار عالم تشیع حضرت آیت الله نوری همدانی حفظه الله تعالی که در حوادث و فتنه¬های رخ داده توسط سبزپوشان اموی زمان، به حکیمانه ترین شکل موضع گیری نمودند و اخلاص خود در پیروی از ولایت را به اثبات رساندند با دفتر معظم له تماس تلفنی گرفته کمال تشکر خود را ابراز نمایید .
شماره های دفتر قم :
7741850 – 0251 / 7744492 – 0251 / 7748212 – 0251 / 7735900 – 0251
***
همچنین می توانید از قسمت نظرات پایگاه اینترنتی معظم له استفاده نمایید :
باسمه تعالی
وقتی به رئیس جمهور قانونی کشور هتاکی کردند ...
وقتی شورای محترم نگهبان را آماج حملات ناجوانمردانه سیاسی خود قرار دادند ...
وقتی آراء 40000000 میلیونی مردم و نتیجه آن را زیر سئوال بردند ...
وقتی انواع تهمتهای ناروا را به انقلاب اسلامی نسبت دادند ...
وقتی داعیه داران قانون و خط امام خمینی رحمة الله علیه در ماجرای جسارت به مقام شامخ آن سفر کرده دست به انکار ماجرا زدند و به جای مجکوم نمودن ماجراجویان، رسانه ملی را مورد آماج قرار دادند ...
وقتی سیاست برخی از مدعیان و سابقون انقلاب سکوت در برابر هنجارشکنان می شود ...
وقتی حمایت خالصانه مرجعیت شیعه از ولایت مورد تمسخر واقع می شود ...
وقتی شعار علیه عمود خیمه ی انقلاب کار روزانه فتنه گران سبز می شود ...
وقتی تخریب اموال عمومی مردم عملی عادی جلوه می کند ...
وقتی سرسپردگی و دلباختگی غرب آرزوی عده ای کوردل می شود ...
وقتی تعریف و تمجید غرب سران فتنه مخملی را به وجد می آورد ...
وقتی نصایح دلسوزان انقلاب در گوش سرکردگان کودتا فرو نمی رود ...
و وقتی که شیطان فرماندهی عده ای وطن فروش را، بر عهده می گیرد ...
آن وقت است که نزد این گمراهان بزدل حرمتی برای سیدالشهداء و روز عاشورا باقی نخواهد ماند ...
و تو خود شنیده ای که در عاشورای هزار و سیصد و اندی سال پیش چه قماشی به رقص و پایکوبی پرداختند و طومارشان از زمین پیچیده شد ...
مگر نه این است که ولایت فقیه همان امتداد ولایت انبیاء و صالحان است ؟
و دشمنی با آن دشمنی با پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ...
و انتهای مسیر مخالفت با آل الله نابودی و انحطاط است ...
و اینک نوبت بر من و تو رسیده که پاسخ جولان این هرزه دلان را بدهیم ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و چه زیبا سروده اند :
در انتخاب خطر ، استخاره ممنوع است
کلام، هیچ...که حتی اشاره ممنوع است
نوشته اند به طومار جاده، با خط خون:
برای مرد، عبور از کناره ممنوع است
مپیچ دور بدنهای کشتگان، مهتاب!
کفن برای تن پاره پاره ممنوع است
غرور، داد به چشمان تشنه لب، اخطار:
که سمت آب گوارا ?نظاره ممنوع است!
تمام ماحصل نهضت حسین«ع» این است:
که نام مرد به هر سنگواره ممنوع است
نبینم ای غزل سرخ! بیطرف باشی
صریح باش!دگر استعاره ممنوع است
شهادت آمد و هفتاد و دو نفر گفتند:
در انتخاب خطر استخاره ممنوع است...
همین و بس ...
دعا کنید بتوانم با تمام وجود ابعاد حج را درک نمایم .
ابراهیم نبی را !
اسماعیل را !
حبیب خدا را !
وصی حبیب را !
اسوه زنان عالم را !
الگوی صبر را !
ذبیح آل الله را !
و... .
همه را یکجا درک نمایم !!!
خدایا همه را از تو می خواهم !!!
خدایا ...
و من امشب را مهمان بهترین خلق عالم خواهم بود !!!
و کی مهمان تو خواهم بود ؟!!!
همین نزدیکی ها ...
خواهر و برادرم مرا سرشار از دعای خیر خود نمایید تا بتوانم از این سفر سرفراز بیرون بیایم .
همین وبس...
باسمه تعالی
با اینکه خیلی مایل نبودم وبلاگ را به مسایل سیاسی اختصاص دهم، ولی رخدادهای اخیر کشور نکته جالبی را در مورد انقلاب اسلامی ایران به ذهنم رساند که دوست دارم شما نیز با این مثال زیبا آشنا شوید :
مثل انقلاب ما به مانند کوهی است که ارتفاعی بس زیاد دارد،دره های عمیق در سرازیری آن و در قله اش حیوانات وحشی به انتظار نشسته اند، یاران انقلاب نیز کوهنوردانی هستند که جملگی در حال صعود به قله هستند.
حال این کوهنوردان با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند، بعضی شاداب و با نشاط، برخی تنبل و خمود، عده ای بریده از سختی مسیر و ... .
حال شخص هر وقت توان خود را از دست بدهد با توجه به ارتفاع، خطر سقوطش متفاوت است .
فردی در ارتفاع صد متری سقوط نماید تا ارتفاع سه هزار متری بسیار متفاوت است، مسلما سقوط در ارتفاعات بالاتر بسیار وحشتناکتر و پر درد تر است .
برخی ها همان اوایل انقلاب سقوط نمودند، برخی دیگر بعدها و همینطور سقوط به دره نابودی ادامه داشته تا هم اکنون .
از طرفی صعود به قله انقلاب نیز با پیچیدگیهای آن و حیوانات و دشمنان سرسخت مسیر بسیار سخت است .
هر چه هم بالاتر می رویم سختیهای آن دوچندان می شود .
طی دامنه کوه بسیار سهل و آسانتر از ارتفاعات کوه است .
خدایا !
ما را یاری رسان تا انتهای مسیر انقلاب در کنار رهبر آزاده خود به سلامتی طی مسیر نماییم .
همین وبس
ماه و فلک پرتو جمال محمد صلی الله علیه و آله خیل ملک بنده بلال محمد صلی الله علیه و آله
آینه ذات بی مثال الهی است آینه ذات بی مثال محمد صلی الله علیه و آله
دفتر قرآن که در کمال کمال است هست یکی دفتر از کمال محمد صلی الله علیه و آله
روز قیامت پس از جمال خداوند نیست جلالی به جز جلال محمد صلی الله علیه و آله
گوشه نشین گشته ماه نو که ببیند گوشه ابروی چون هلال محمد صلی الله علیه و آله
لوح و قلم و عرض و فرش و جنت و افلاک خلق شد از نور بی زوال محمد صلی الله علیه و آله
سالروز ولادت با سعادت امام متقین علی بن ابی طالب علیه السلام مبارک باد .
جمعه رفتیم کوه
...خسته کننده بود
...ولی شور و نشاطش به بیشتر از این حرفها می ارزه
...راستی کوه نوردی در زندگی ما چقدر جایگاه داره ؟
...شاید من هم یه روزی تصمیم بگیرم مثل خیلی ها منظم از این نعمت بزرگ خدا استفاده ببرم
...شما وقتی در حین کوه نوردی هستید به چی فکر می کنید
...من به
...همانند کوههای ایران عزیز، سرفراز باشید
و ان شاءالله به یاری همانهایی که پشت تو را خالی نکردند ...
علفهای هرز را از بستان انقلاب خواهی چید ...
عزیز دلهایمان به امید تحقق عدالت در جای جای ایران اسلامی ...
شهرستانی و بزرگ شده جنوب شهر بود.
و از بچه مذهبی های محل،
میشد حدس زد که اعتقادات دینی محکمی دارد.
با رتبه خوبی وارد دانشگاه شد.
عضو فعال انجمن اسلامی و با بچه های آنجا حسابی دم خور بود
کم کم با امام آشنا و علاقه مند و شیفته او گردید.
، " انقلاب تازه پیروز شده بود."
خبر رسید که از جنوب و غرب به کشور حمله شده است.
با دوستانش به جنگ رفت.
دوستانی که بعضی از اونها دیگر در عالم خاکی نیستند.
جنگ تمام شد.
دولت به او پیشنهاد استانداری تازه تاسیس اردبیل را داد. از فرمانداری ماکو به اردبیل آمد.
مدتی بعد شورای شهر دوم به دنبال یک شهردار مناسب و کارشناس برای تهران بود. پیشنهاد مسولیت شهر را به او دادند. او هم پذیرفت.
چند سال دیگر نیز گذشت...
تا اینکه سرانجام در یک روز ساده که شهردار در حال استراحت بود.
سحر گاه از خواب بیدار شد.
شهردار صبحانه اش را خورد.
کفشهای بنددارش را پوشید تا راهی مسجد شود.
جمعیت زیادی درب مسجد جمع شده بودند. و یک صدا می گفتند: شهردار مردمی ما رئیس جمهور ماست.
او مثل همیشه با روی خوش جواب داد.
گفت زود است هنوز صبح نشده.
چند روز بعد ثبت نام کرد.
رقابت شدید ، حریفان قدر و تنور انتخابات داغ داغ .
نام او در حلقه فرضی نبود. در مرحله اول کمتر نگاهی به سمت او رفت.
ولی او محکم و جدی آمده بود.
شعار خوبی انتخاب کرده بود.
گفتمان عدالت طلبی کاملا فراموش شده بود.
فضای فرهنگی نیز به هوای تازه نیاز داشت.
بعد از موفقیت در مرحله اول، بعضی ها تازه فهمیدند حضور او جدی است و اتفاقا تصمیم قطعی برای ماندن دارد.
با اینکه دیر آمده بود ولی خیلی زود او را شناختند.
مردم از سادگی او لذت می بردند و سادگی و صداقت وی در دل آنها نشسته بود.
ابراز احساسات و لبخند او را هم دوست داشتند.
رقابت تنگاتنگ و فشرده شده بود.
بعضی ها شمشیر را از همان ابتدا از رو بستند و تهمت و تخریب علیه او را با غلظت زیاد شروع کردند.
موج حملات به سویش سرازیر شد.
ولی در آنسو و در میان مردم، گاهی هجوم احساسات پاک آنها، کار را برای وی سخت می کرد.
در همه حال از خدا کمک می خواست.
و در همه جا
، گام دوم را هم با موفقیت برداشت.
مسیر راه برایش مشخص بود.
بند کفشهایش را محکم تر بست.
دوباره از خدا کمک خواست تا در این راه یاری اش کند.
از امام عصر مدد جست.
و از محبوبیتی که بین مردم کوچه و بازار داشت.
و سادگی اش که به دلها می نشست.
البته در این راه دعای معلم اولش هم موثر بود.
توانایی های خودش هم به کمکش آمدند.
تیمش را انتخاب کرد.
تا گامهایش را محکم تر بردارد.
بعضی گروههای داخل دایره قدرت، هنوز او را غریبه می دانستند.
از دست آنها به خدا پناه برد.
گاهی با او نامهربانی شد و تخریب .
عده ای پر ادعا عکسش را آتش زدند اما بر خلاف مدعیان برنیاشفت و با آرامش جواب داد.
این همه عجله و زیاده روی در تخریب یک رئیس جمهور ؟!!
نیت کرد تا راه امام و رهبری را ادامه دهد.
بعدها او توانست شاخ بعضی ها را در نیویورک بشکند.
او در گل زدن به دروازه حریف و استفاده از فرصتهای طلایی تبحر خاصی داشت.
سوگند خورده بود برای دفاع از حق ملت ذره ای کوتاه نیاید.
از آسمان تمام شهرها گذر کرد.
به دیدن مردم شهرها رفت و مردم هم به استقبالش آمدند.
با زبان خودشان با آنها صحبت کرد.
گاهی بلوچ
گاهی مانند یک لرستانی غیور
گاهی یک روستایی شاد
گاهی یک عرب خوزستانی
گاهی یک رفتگر شهرداری
گاهی ترکمن
پاستور را خانه اول خود کرد.
شیوخ کوچک منطقه را مسحور قدرت خویش کرد.
روی اقیانوس پلی به اون طرف آب زد.
اما کفشهای آهنینش را همه جا به پا داشت.
افکار بلندی برای ایران در سر داشته و دارد
در نگاه خسته اش دلسوزی برای ایران موج می زد.
ملت را در تنهایی خود شریک کرد.
ولی بعضی خودی ها نامهربانی می کنند و مدام در کارش کارشکنی می کنند.
و چه زود گرد پیری بر چهره اش نشست.
ولی خدا در همه حال با متقین و صبر پیشگان است.
منبع : http://ach.parsiblog.com
باسمه تعالی
امام خمینی رحمه الله علیه
من به دانشجویان و طبقه روشنفکر متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود .
دومین دوره مسابقه کتابخوانی رشد
از کتاب
داستان راستان
اثر شهید والا مقام آیت الله مرتضی مطهری رحمه الله علیه
اهدای هدایا شنبه مورخ 12 اردیبهشت ماه پس
از نماز مغرب و عشاء در مراسم بزرگداشت
شهید مطهری رحمه الله علیه
مسجد امام حسن عسکری علیه السلام
هدایای این دوره عبارتند از :
نفر برتر هدیه ای به مبلغ 400000 ریال
نفر دوم هدیه ای به مبلغ 300000 ریال
نفر سوم هدیه ای به مبلغ 200000 ریال
نفرات چهارم و پنجم هر نفر هدیه ای به مبلغ 50000 ریال
زمان مسابقه : جمعه مورخ 11 اردیبهشت ماه – ساعت 9 صبح
مکان برگزاری مسابقه : مسجد امام حسن عسکری علیه السلام
شرکت برای عموم آزاد است .
جهت شرکت در مسابقه ثبت نام الزامی است .
جلسه سیر کتب شهید مطهری کانون فرهنگی شهید چمران